پارت نوزدهم. رد پا

تصمیم گرفتم راجب اون عنکبوت ها از هاگرید یپرسم سمت کلبه اون حرکت کردم و بلاخره رسیدم
در زدم و وارد شدم
سلام
اما: کسی اینجا.......
هاگرید: سلام داشتم کمی چای دم میکردم بشین
فنجون چای گذاشت جلوم
اما: مرسی، فعلا میل ندارم. میشه لطفا یکم از عنکبوت های غول پیکر برام بگید؟
هاگرید: خب برای چی ازشون اطلاعات میخوای؟
مجبور بودم دروغ بگم با این که اصلا دوست نداشتم
اما: برای یکی از تحقیق های مدسه میخوام.
هاگرید: خب اونا موجوداتی هستن که خیلی وحشی ان و هرکس بره خورده میشه
اونا گروهی زندگی میکنن و این قدرتشون رو چند برابر میکنه
اما: چطوری میشه پیداشون کرد؟
هاگرید: باید عنکبوت های کوچک رو دنبال کنی اینطوری له بزرگ ترینشون میرسی
اما: اها مرسی
از کلبه بیرون رفتم
هاگرید یکدفعه به خودش اومد و
هاگرید: اصلا چرا اینا رو بهش گفتم؟
حول شده بود و چوبدستی اش رو فراموش کرده بود فقط سریع سمت جنگل رفت تا زودتر جلوی اما رو بگیره.
ولی اما اصلا جنگل نرفته بود و سمت خوابگاه رفته بود تا چوبدستی اش رو برداره
از سلاحی که سلازار اسلیترین براشون به جا گذاشته شنیده بود اما فکر میکر باید زودتر به دراکو کمک کنه و میتونه با چوبدستی اش عنکبوت رو شکست بده پس از خوابگاه خارج شد و سمت جنگل رفت تا

وسط های راه..... ـ.
دیدگاه ها (۳)

پارت بیستم. رد پا

بچها سگ دابی طوری براتون پیدا کردم

البته میدونم

پارت هجدهم. رد پا

پارت (سلاممممم بعد از سال هاااا اومدم با یه پارت...چون دلم ب...

Squid game SKZ ver-part 18

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط